هفت آسمان *)

آسمان من زیباترین کار خداست * * * پیدا درمیان آن ها جای دستان خداست

آسمان من زیباترین کار خداست * * * پیدا درمیان آن ها جای دستان خداست

می‌نویسم یادگاری
تا بماند روزگاری

گر نمانم روزگاری
این بماند یادگاری

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۵ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

سلام

بعد از یک ترم طاقت فرسا (!) که همش ما دانشگاه رو پیچوندیم در آخر مصداق (یه بار جستی ملخک بار آخر به دستی ملخک) شدیم و تو ایام امتحانات بدجور یقه گیر دانشگاه شدیم!

هرچند اساتید گرام هم رکورد پیچوندن ما رو بعضا شکستن ولی دست آخر تو ایام امتحانات خوب از خجالت دانشجوها دراومدن که مبادا شاعبه ای در حلال بودن حقوقشون رخ بده!!!

روی هم رفته این ترم هم تموم شد و منتظر نتیجه امتحانات میمونیم، دعا کنین همشو قبول بشم که دانشگاه زودتر از دست ما خلاص بشه! (ماهم از پول دادن به دانشگاه خلاص بشیم!)
۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۱
محمد محرم پور
سلام

در آستانه ورود به چهارمین سالگرد حماسه "9 دی" هستیم.

روزی که مردم نشون دادن بصیرتشون از خواص (!) خیلی خیلی بیشتره!!!


http://www.duelfa.com/wp-content/uploads/2011/01/jolbakan-89.jpg

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۹:۵۸
محمد محرم پور
سلام

میگن کبوتر جلد برمیگرده به خونه اولش!

از وقتی وبلاگم رو ساختم فراز و نشیب های زیادی داشته ولی دوباره برگشتیم به منزل اول!

البته اخرین مطلبم (مطلب قبل از این) برای حدودا یک سال و اندی پیش هست، البته تو این مدت گاه و بیگاه به وبلاگم سر میزدم ولی خب به قول دوستان حس آپ کردنش نبود!

انشالله که حسش باشه و گاهی آپ کنیم.

از همه دوستانیم که به وبلاگم تو این مدت سر زدن و البته مطلب جدیدی ندیدن تشکر میکنم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۹:۵۴
محمد محرم پور

حلول سال 1390 هجری شمسی بر شما مبارک

برآمد باد صبح و بوی نوروز ***************** به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال ********* همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گُلنار **************** دگر منقل مَنِه، آتش میفروز
چو نرگس چشمِ بخت از خواب برخاست ****** حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خُرمست؛ ای گل کجایی؟  ************ که بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودست و باشد ************* برادر! جز نکونامی میندوز
نکویی کن که دولت بینی از بخت *************** مَبَر فرمان بدگوی بدآموز
منه دل بر سرایِ عمر سعدی ************ که بر گنبد نخواهد ماند این گوز
دریغا عیش اگر مرگش نبودی **************** دریغ آهو اگر بُگذاشتی یوز
شاعر شیرین سخن سعدی شیرازی

اینم کیک تولد سال جدید!


اینم عکس هفت سینی که خودم چیدم
۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۱۳
محمد محرم پور
صحنه ، تاریک است . باد ، هو هو می کشد و گهگاه صدای جیرجیرکی سکوت شب را می شکند .

آهنگساز ، با هنرمندی از پس ترسیم فضای خفقان و تاریک پیش از انقلاب بر آمده است . سالار عقیلی می خواند :

بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز

بنشینم و از عشق ، سرودی بسرایم

آنگاه به صد شوق ، چو مرغان سبکبال

پر گیرم از این بام و به سوی تو بیایم ...

سازها بتدریج اضافه می شوند ؛ سکوت به غوغا تبدیل می شود و آهنگساز ، همراه شدن تک تک مردم به موج انقلاب و طوفانی شدن فضا را ترسیم می کند . افکت ، آزاد شدن و پر زدن پرنده را حکایت می کند . طبلها از خروش مردم سخن می گویند . صدای سازها هم مثل انقلاب ، اوج می گیرد . گروه کر با ریتم تند ، اشعار "پرویز بیگی حبیب آبادی" را اجرا می کند . دف نوازان صحنه ، فضا را حماسی می کنند. از بالکنهای تالار وحدت ، ابتدا یک نفر ، سپس تک تک و آنگاه دسته جمعی ، مردم فریاد های "الله اکبر" سر می دهند. این مشابه سازی ِ فریادهای تکبیری است که مردم مسلمان در محرم سال 1357 بر فراز پشت بامها سر داده بودند . افکت ِ تیراندازی همراه می شود با صدای آمبولانسهای بیمارستانها که سازها آن را می سازند ، افکت ِ هلیکوپتر و صدای آ‍ژیر آتش نشانی که باز هم سازهای زهی ارکستر ، آن را بازسازی کرده اند . حالا فضای خون و گلوله و حماسه در میان ریتمی از حرکت نظامیان به بهترین وجه تصویر شده است . باز هم سالار عقیلی و باز هم شعری از بیگی حبیب آبادی :

ای ایران ما / خورشید تابان / آیینه دل / آیینه جان / در باور تو / مهر ولایت / تو سرافرازی / با لطف یزدان / ...

برای مطالعه ادامه متن، به ادامه مطلب بروید...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۸۹ ، ۱۵:۰۱
محمد محرم پور

اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایق‌ها می‌گذرد؛ و اینک از صدای نحص شلاق خزان بر پیکر آلاله‌ها، اربعینی می‌گذرد و اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری سهم حاملان پیغام قاصدک های عترت و عظمت شد.
از آن روز تا امروز چهل روز در سوگ ابرمردی نشستیم که حیات اسلام مدیون رگ‌های پاره پاره اوست. قصه سر و نیزه، قصه لب‌های خونین و قرآن، قصه سیلی و صورت گلگون کودک غمگین و تمام حقیقت هایی که هر سال از پرده چشمان ما می گذرد را شنیده ایم.
اربعینی با دختر کوچک حسین (ع) مهر را در آغوش گرفتیم، ناله زدیم، درد دل‌ها گفتیم و شکوه‌ها روانه کردیم. اربعینی از عمق جان، فریاد یا حسین کشیدیم، بر سینه زدیم و خنده را حرام کردیم.

کربلا؛ این خارستان خشک و بی‌آب، دریای انسانیت و کمال است، اقیانوس بی کرانه‌ای است که در آن گوهر همه عظمت‌ها و خوبی‌ها به رنگ مظلومیت، یافتنی است؛ اما غواص قهار می‌طلبد. و هر کدام به فراخور حالمان از کربلا، محرم، عاشورا و اربعین، برداشتی داریم و بر اساس آن قضاوتی ....
در زیارت اربعین پیرامون فلسفه آن آمده است: و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیره‌الظلاله: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.
و شیعه همیشه و در تمامى روزهاى سوگوارى حضرت سیدالشهداء علیه ‌السلام و از آن جمله روز اربعین آن حضرت، در زیارت و اقامه ماتم و عزادارى کوتاهى نکرده و از اینجاست که امام حسن عسکرى ‏علیه‏‌السلام زیارت اربعین را از علایم ایمان شمرده است.

آرى، تنها زیارت اربعین سیدالشهداء علیه‏ السلام است که مؤمن خالص را از دیگران تمیز مى‏دهد، و دوستان اهل بیت‏ علیهم‏ السلام را از غیر آنان جدا مى ‌کند. و مؤمن واقعى کسى است که نگذارد آثار نهضت‏ حسین ‏علیه‏ السلام فراموش شود و در قدردانى و شرکت در هدف آن حضرت کوتاهى نورزد.
پیروان و دوستان امام حسین ‏علیه‏ السلام امیدوارند تا از این طریق مشمول این حدیث نبوى شوند که جابر بن عبدالله انصارى - از صحابه رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و نخستین زائر قبر حضرت ابا‏‌عبدالله در اولین اربعین سیدالشهداء روایت کرده است: «کسى که قومى را دوست دارد با آنها محشور مى ‌شود و کسى که عمل قومى را دوست دارد با ایشان شریک مى‌‏باشد».

دل‌هایمان بی‌تاب سالار شهیدان، و چشمانمان بر مظلومانه ترین شهادت تاریخ همواره درخشان و بارانی باد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۸۹ ، ۱۹:۵۴
محمد محرم پور
سلام

بعد از مدت ها برگشتم به وبلاگم و تصمیم گرفتم دوباره راه اندازیش کنم!

مدتی سایت زدم ولی به خاطر برخی مشکلات که از سوی سرور سایت به مشکل خورد و به سروری رایگان انتقالش دادم و اونجاهم باز بخاطر مشکلات سرور مجبور شدم سایت رو کلا ببندم.

تصمیم داشتم دوباره سایت رو همون موقع ها راه اندازی کنم ولی بخاطر اینکه روی برسا تمام وقتم رو متمرکز کرده بودم وقت نمیکردم به اینجا برسم و اینک بعد از 7-8 ماه به جرگه وبلاگ نویسان برگشتم!

بابت این تاخیر چند ماهه هم از دوستان معذرت میخوام و سعی میکنم این سری دیگه وبلاگم نابود نشه!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۸۹ ، ۲۲:۵۵
محمد محرم پور
سلام

تا اطلاع ثانوی به سایت جدیدم نقل مکان کردم.

هرکدوم از دوستان رو لینک نکردم یا از دستم در رفته، یادآوری کنن که لینکش کنم!

ببخشید یادم رفته بود آدرس سایت جدیدم رو بزارم!

http://www.mamal92.com
موفق باشین...
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۶:۳۰
محمد محرم پور
سلام

از اینکه اینقدر دیر آپ کردم از همه دوستان عذر میخوام، یه مدت زیادی هست درگیر مشکلات برسا هستم و نمیرسم زیاد به وبلاگم سر بزنم.

امروز یه دستی به سر و روش کشیدم و یکمی تغییر قیافه دادم به وبلاگ.

این شعر زییا هم تفدیم به همه عزاداران حضرت زهرا (س):

این سخن هست ز آل معصوم               بین اعراب بود این مرسوم
تا که یک مؤمنى از اهل عرب                     رود از دار فنا جانب رب
چند روزى دگر از بیت عزا                       نرود سوى سما دود غذا
گفت راوى که پس از مرگ رسول                  درعزاخانه زهراى بتول
دیده‏ام دید به کاشانه او                            دود بالا رود از خانه او
در تعجب بشدم از چه سبب                    شده در خانه او ترک ادب
بدویدم به سوى اهل عزا                       که بپرسم سبب طبخ غذا
ناگهان چشم من از دور بدید                  طعم آن دود غذا را بچشید
راه آن کوچه که مسدود شده                 خانه وحى پر از دود شده
آتش از بس که برافروخته بود                  در و دیوار همه سوخته بود
آنچه دیدم به ظهور و به شهود               فاطمه بود در آن آتش و دود
هاتفى گفت على خانه نشست             پهلوى فاطمه از دربشکست
بهر مظلومى زهراى عزیز                             اشک اى دیده آرام بریز

التماس دعا
۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۸۹ ، ۲۰:۳۲
محمد محرم پور
فاطمیه انگار ذکر مصیبت پیامبر (ص) هست.
انگار ذکر مصیبت همه ی اهل بیت (ع) هست.
انگار همه ی معصومین رو با هم از دست دادیم.
همه ی خوبیهای دنیا رو.
۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۲:۴۷
محمد محرم پور